ذکر امروز

تقویم روز

جمعه, 10 فروردين 1403

یک وصیت از شهید

خاطره ای از برادر محمد حسین نعمتی در خصوص سردار شهید حسین نادری

سردار شهید حسین نادری
شهادت
روزهای آخر جنگ بود,حسین فرمانده گردان 416 بچه های سیرجان بود . وضعیت جنگ ثبات نداشت . سرزمین شلمچه حدفاصل دژهای مرزی و جاده ی اهواز خرمشهر در روزچندین بار بین نیروهای خودی و دشمن دست به دست می شد .
ارتش عراق با حملات سنگین و متعدد خود قصد داشت تعدادی از نیروهای خودی را به اسارت خود در آورده و در صورت امکان بحشی از خاک جمهوری اسلامی ایران را در اختیار بگیرد تا در مذاکرات صلح بعد از جنگ به عنوان برگ برنده ای از آن استفاده کند.
صبح یکی از روزهای گرم مرداد ماه ,چهارراه دکل که در پشت دژ مرزی شلمچه واقع بود به همراه سایر دوستان ضد زره مستقر بودیم. جیپ های حامل توپ 106 م.م را در سنگرهای خودرویی داخل دژ قرار داده بودیم و داشتم با دوربین دو چشم عراقی هایی که از شب قبل در آخر دژ مستقر شده بودند را رسد می کردم تا با یک اطلاعات کافی بتوانیم از جنگ افزارهای موجود علیه آنها استفاده کنیم.
دژ مرزی شلمچه در چهارراه دکل دست نیروهای خودی بود و آخر آن به سمت طلائیه در دست دشمن بود.یعنی اینکه یک دژ در سمت چپ در دست نیروهای خودی و درسمت  راست آن دست دشمن بود.
فرمانده ما برادر حسین منصوری (فرمانده گردان ضد زره) با موتور تریل به چهارراه رسید. حسین نادری پشت ترک موتور او سوار شد و از روی جاده پشت دژ به سمت عراقی ها حرکت کردند.
من در حالی که با دوربین صحنه را دقیق زیر نظر داشتم به شدت متعجب بودم اما کاری از من ساخته نبود و هیچ ارتباطی با ایشان نداشتم. با خود گفتم احتمالا من اشتباه می کنم .
موتور با سرعت به سمت عراقی های مستقر روی دژ حرکت می کرد.
در کنار جاده جنب دژ چند حمام سیار که قبل از تک شلمچه آنجا بودند و موتور ناگهان درست پشت آن متوقف شد و آتش عراقی ها از فاصله ی نزدیک روی آنها شروع به باریدن گرفت.
من در حالی که عراقی ها از روی دژ با حداکثر توان در حال تیراندازی به سمت این دو فرمانده دلاور بودند را می دیدم اما حسین نادری و حسین منصوری در دیدم نبودند.
لحظات بسیار سختی بود و هیچ کاری از دستمان بر نمی آمد. همه نگران بودیم و در دل دعا می کردیم. بعد از لحظاتی مشاهده کردم که موتور برگشت اما متاسفانه حسین منصوری تنها بود.در آن شرایط سالم برگشتن حسین منصوری معجزه ی الهی بود.
حسین منصوری کنار ما رسید , دویدم و سوال کردم چرا سمت عراقی ها رفتید؟ حسین نادری چی شد؟ گفت:حسین نادری موقعیت نیروهای دشمن را با موقعیت نیروهای خودی اشتباه گرفته بود و گفت به سمت ایشان بروم و نیروها را هدایت کنیم و حسین نادری در آنجا به شهادت رسید.
محمد حسین نعمتی .

آخرین خاطرات ارسالی شما ...

ویژه نامه

Rooz Atash

یک حدیث...

8 1

 

 

 

 

 

 

تمامی حقوق نزد قرارگاه تیپ ادوات لشکر 41 ثار الله محفوظ می باشد