متن کامل وصیتنامه شهید
وصیتنامه اینجانب مهدی زندی نیا فرزند یوسف در کمال صحت و سلامت و آرامش خاطر.
بسم الله الرحمن الرحیم
با درود به آقا امام زمان(عج) و نائب بر حققش امام امت و عرض ارادت نسبت به خانواده معظم شهداء ، اسرا و مفقودین و با سلام به مردم مقاوم، صبور، فداکار و انقلابی و در صحنه چند کلمه ای نه از باب نصیحت بلکه وصیت می نمایم.
عزیزان، سروران و نور چشمان ،انقلاب اسلامی حاصل دست رنج تمامی انبیاء و اوصیا و صالحین و امامان و شهدا و اسرا و مفقودین است و هم اکنون در نزد ما به امانت گذاشته شده است تا چگونه آنرا پاس بداریم و حفاظتش نمائیم.
ما در مقطع بسیار حساس و خطرناکی از زمان قرار گرفته ایم. عصر حاضر عصر بیداری و هشیاری ملتهاست، عصر از بند گسستن است و از یوغ استعمارگران بدر آمدن و از شر استثمار کنندگان خلاص شدن. عصر حاضر انشاءا... به حول و قوه الهی زمان غربال شدن انسانهاست و عصر به زیر کشیدن گردن کشان و زورمندان و رو آمدن مستضعفین و ضعیف نگاه داشته شدگان است . در این انقلاب شما مردم ایران جلودار هستید و الگو و اسوه برای دیگر مردمان. تمام مستضعفین دنیا چشم به انقلاب شما دوخته اند و نظاره گر اعمال شما هستند تا نتیجه مبارزه شما را ببینند و در صورت موفقیت شما، آنها هم حرکت کنند و به شما مردم زمینه ساز آن حکومت خواهید گردید.
مطلبی در اینجا حائز اهمیت است این است که ما بایستی پا از دریچه تنگ ظواهر بیرون بنهیم و پرتو دید ما محدود به چهار دیواری اطرافمان نباشد، نگرش عمیق داشته باشیم. سطحی نگر نباشیم. فکر ما محدود به اطرافمان نباشد بلکه به ماوراء آن نظر بیاندازیم و واقعیات را در آنجا جستجو کنیم و زمانی خدای ناکرده فکر و ذهن ما محدود شد آنوقت خیلی زود سرخورده می شویم و خیلی زود از انقلاب و اسلام می بریم و به صف بی تفاوتان و یا خدای ناکرده ضد انقلاب می پیوندیم.
به عنوان مثال: یک فرد کوته بین انقلاب و اسلام را در همین محدود زندگی اطرافش جستجو می کند. اگر مایحتاج زندگیش فراهم باشد می گوید انقلاب خوب است در غیر اینصورت انقلاب بد است. اداره جات را کل دولت اسلامی می داند و اگر کارشکنی از ناحیه آنان دید به دولت بد می گوید، نه به آن اداره .
اگر کارمند آن اداره و یا فلان روحانی فرصت طلب را که سودجویی کرده و بعد از انقلاب زندگی مرفهی برای خود ساخته ، علم کرده وبا آن روحانیت معظم را میکوبد و بد بخت تر از آن کسی است که به خاطر این موضوع از اسلام روی گردان شود که این نهایت کوته فکری و بدبختی است . یا فلان پاسدار خاطی را علم کرده از سپاه انتقاد میکند و فلان مرد ریش دار و یا زن محجبه را علم کرده حزب الهی را می کوبد و از این قبیل... اما کسی که نگرش عمیق داشته باشد آنطرف قضایا را هم می تواند ببیند. اما واقعیات چیست؟
واقعیت این است که رسوبات حاصل از تمدن شاهنشاهی هنوز در عمق و جان همه ما نهفته است و زمان طولانی میخواهد که کاملاً پاک گردد. ارزشهای انسانی در رژیم طاغوت ضد ارزش بودند و بر عکس اعمالی از قبیل کلاه برداری، دزدی، کم کاری، فحشاء، بی حجابی، موسیقی، استهزاء دیگران، غیبت، تهمت، بهتان، جمع آوری ثروت، تجدد گرایی و...
اینها همه ارزشهای رژیم طاغوت بودند که از آغاز تولد همه ما تا پیروزی انقلاب روی آنها توسط رادیو، تلوزیون، سینما، تأتر، روزنامه ها و مجلات تبلیغ و درج می شد. بیشتر از طرق رسانه ها آنها را در عمق و جان مردم ما می نهادند و این ها به این زودی از بین نمی رود.
درست است که محیط پاک شده و ارزشهای انسانی رخ نموده و شناخته شده اند ولی رسوبات زمان جاهلیت اثر خود را می گذارد و شیاطین هم به طرق دیگر برخی از آنها را چهره مذهبی داده و مجدداً به اجتماع عرضه داشته اند از قبیل کم حجابی، نوارهای سرود کوچه بازاری، تجدد از نوع حزب الهی و از این قبیل و آمریکا و دیگر استعمارگران نیز از این دریچه میخواهند وارد شوند و با شیوع فساد در اجتماع زمینه بازگشت طاغوت را فراهم نمایند.
واقعیت دیگر این است که اداره جات طاغوت دست نخورده باقی مانده و نمی توان تمام افراد آنها را بازنشست کرد و نیروی مومن جایگزین ساخت مومنین فعلاً در جبهه مشغول نبردند. روی همین اصل بر حسب دلائلی واضح و روشن را پیدا کرده اند. تنها وزیران در مرکز و بعضی مدیر کلها و رئیسهای ا داره جات در استانها و شهرستانها عوض شدند ولی کارمند همان کارمند سابق است و شما می دانید در زمان طاغوت چه کسانی آرزوی رفتن به اداره ها را داشتند بنابراین نباید تعجب کنید؟ در آنها کارشکنی و کم کاری وجود دارد و از طرف دیگر انتصاب به دولت و ارگانهای انقلاب شدیدتر از اداره هاست و گناه کم کاری در آن بیشتر و بیشتر . فقط هشیاری مردم می تواند جلوی آنها را بگیرد ولی متأسفانه میبینم که مردم ما نه تنها عکس العمل مناسبی نشان نمی دهند بلکه تسلیم محض شده و بی تفاوتی اختیار کرده اند و این گناه بزرگی است. نهایت آن به گفته حضرت علی(ع) حاکم شدن بی خردان و ناصالحان بر سر مردم است که داریم امروزه دربعضی ادارات می بینیم.
در اعصار و قرون گذشته نیز همینطور بوده است مردم همیشه چوب بی تفاوتی خود را می خورند و گناه را نباید به گردن دولت انقلاب بیاندازند.
مسئله دیگر این است که تصور شما از دولت همان دولت طاغوت است که زور و قدرتی دارد. ساواک و ارتشی دارد که حکومت زور می کند و دولت در حال حاضر شما مردم هستید، اگر شما مردم در صحنه و حامی دولت نباشید عمر دولت و انقلاب به یکروز نخواهد کشید و به خاطر اتکاء به همین نیروی لایزال است که وجود دارد . رهبران انقلاب ترور شدند انقلاب محکمتر از همیشه ایستاده است شما تحقیق کنید در انقلابهای دیگر یک دهم طرفندهایی را که آمریکا برای ما پیاده کرد برای بقیه انقلابها پیاده نکرده و آن را ساقط کرده و یکباره در دامن بلوک شرق انداخته است.
در شرایط کنونی زور، قدرت، سازمان امنیت، ارتش همه و همه در شما مردم جمع است و شماها هستید که باید سرنوشت خودتان را خود به دست بگیرید و برای نگاه داشتن آن زحمت بکشید و در این راه از جان و مال و آبرو مایه گذارید. بنابراین وقتی می بینید درون اداره کم کاری میشود و جوابتان را نمی دهند و غیره به خاطر بی تفاوتی شما مردم است و بس . اگر به این وضع ادامه بدهید چیزی جز حاکم شدن ناصالحان بر شما نخواهد بود. شما باید توضیح بخواهید از کارمند، رئیس و مسئولین شهر و آن را وادار کنید به راه راست برگردند و بدانید یک دست صدا ندارد جمع شوید، جمعی صادقانه و مخلصانه برای حاکم شدن قانون خدا، شهر نجف آباد اصفهان را الگو قرار دهید و به آنها اقتدا کنید، خلاصه ختم کلام اینکه بی تفاوتی سرانجامی جز نکبت و بدبختی نخواهد داشت و هیچ معذوریتی در پیشگاه خدا و قیامت شهیدان نخواهید داشت.
اما از همه این مسائل که بگذریم به اعتقاد این حقیر هر انسانی که در این دنیا زندگی می کند بایستی جواب قانع کننده ای برای این سوالات پیدا بکند تا زندگی او هدفدار شود و از حد حیوانات عبورکرده و به کمال انسانی برسد.
چرا آفریده شدیم؟
برای چه به این دنیا آمده ایم؟
و وقتی که جواب لازم را پیدا کرد، آنوقت جستجو کند که حال وظیفه اش در این دنیا چیست؟
هدف کدام است؟
پس از آن راههای رسیدن به هدف کجاست؟
بیراهه ها را بشناسد و سپس بفهمد حیات فانی در چیست در کدام دوره از زندگی است؟ حیات باقی در کجاست؟
و اصلاً چند دوره زندگی وجود دارد و نهایت امر چه میشود؟
سپس پیامبران به چه جهت آمدند و در شرایطی که پیامبری نیست وظیفه ما چیست؟
و بعد از اینکه جوابها اینها را پیدا کرد تازه خط شروع می شود، خط انحراف. چرا طلحه و زبیر و چرا اصحاب حضرت رسول در مقابل حضرت علی(ع) ایستادند و بر علیه حق جنگیدند؟
اگر تاریخ صدر اسلام رامطالعه کند آنوقت می فهمد که چرا عالمانی مثل شیخ علی تهرانی و مرجعی مثل شریعتمداری پیدا می شوند.
اگر مردم در صدر اسلام شناخت داشتند، جنگهای نهروان و صفین و کربلا و خلاصه زندانهای بغداد و... در امروز جنگ عراق علیه ایران و صهیونیستها برعلیه فلسطین پیش نمی آمد.
تمام این مصیبتها برای آن بود و در حال حاضر نیز بر این است که شناخت کافی ندارند و نمی توانند حق را از باطل تشخیص دهند و امروز هم همینطور است. اوضاع بعد از امام برای ما نگران کننده است و بسیار حساس نگذارید که تاریخ دوباره تکرار شود. فراموش نکنید که تفرقه و انشعاب در صفوف شما نفرین شهیدان رابرایتان درپی خواهد داشت.
اما خانواده ام:
پدر و مادر عزیز و ارجمندم از خداوند متعال برای شما طلب آمرزش می کنم و می خواهم که شما مرا ببخشید. من فرزند خوبی برای شما نبودم و اگر گاهی اوقات جسارتی کردم و سخن درشتی گفتم از روی نادانی بوده و شما به بزرگواری خودتان ببخشید. خداوند بخشنده است و بخشش را دوست دارد .در زندگی ام زحمات زیادی برایم کشیده اید خصوصاً در طول مدت جنگ، خداوند انشاء ا... از همه شما قبول کند و از شما می خواهم بعد از من بی تابی نکنید، بدانید من به راهی رفتم که امام حسین(ع) رفت. سخن منحرفان را گوش ندهید و کلام خدا را بشنوید در سوره عمران آیه 145 :
هیچ کس جز به فرمان خدا نخواهد مرد که اجل هر کس در لوح قضای الهی به وقت معین ثبت است و هرکس در بالا رفتن متاع دنیا کوشش کند از دنیا بهره مندش کنیم و هر که برای ثواب ابدی آخرت سعی نماید در آخرت برخوردارش گردانیم و البته خداوند سپاسگذاران را جزای نیک خواهد داد.
بنابراین چه غم که در این وادی مرگ ما را فرا رسد و چه سعادتی بالاتر از این میتواند وجود داشته باشد و اما ببینید قرآن چه می گوید:
نه هرگز در کار دین سستی کنید و نه از فوت غنیمت و متاع دنیا اندوهگین شوید زیرا شما نیرومندترین مردم ملل دنیا هستید اگر در ایمان ثابت قدم باشید.
اما تو همسر عزیزم:
تو که در لحظات تلخ و شیرین زندگی همراه من بودی. تو که در طول این زندگی مشترک و به خاطر خدا این وضع نابسامان زندگی را تحمل کردی بدان که تو حتماً در ثواب جهاد شریک خواهی بود و در بهشت برین منتظر تو خواهم بود تا آنجا با هم باشیم.
فرزندانمان را به دست تو و تو را به دست خدا می سپارم در تربیت آنها کوشا باش و به سعید عزیزم راه امام حسین(ع) و به زهره کوچولو راه زینب سلام الله علیها بیاموز. زندگی هرچند سخت و طاقت فرسا باشد بالاخره پایان دارد و تمام خواهد شد. اگر بتوانی مصائب و مشکلات را(البته با اتکاء به خداوند) بعد از من همینطور که وقتی با هم بودیم تحمل کنی و گلایه و شکایت نکنی خداوند اجر عظیمی به تو خواهد داد. درست است که مشکل و سخت است ولی می گذرد و تمام می شود من امیدوارم که در حیات جاوید هم در کنار هم باشیم و با هم از نعمات خداوند کریم استفاده بکنیم. فقط تو را سفارش می کنم به نماز اول وقت و نماز شب که سعی کن حتماً به جای آوری. مراسم روضه آقا اباعبدا... را فراموش نکن. مراسم دعای کمیل و ندبه و زیارت عاشورا همینطور وقتی فرزندانمان بزرگ شدند سعی کن با خودت به این گونه مراسم ببری و عادتشان بدهی.
در مورد فرزندانم اعلام می کنم که هیچ کس حق ندارد محبت بیش از حد معمول به آنها بنماید.
از شما خواهش می کنم که ملاحظه بی خود نکنید. من راضی نیستم که کسی محبت زیاد در حد افراط به آنها بکند. شما را به خدا کار را بیش از این برای مادر بیچارشان سخت نکنید و در جایی که مسئله تأدیب باشد آنها را تنبیه کنید من راضی هستم.
فرزندان من از آغاز تولد به آن صورت وجود پدر را در کنار خود احساس نکرده اند و برخورد من با آنها مثل دو بچه یتیم بوده است و به محبت پدر عادت ندارند، بنابراین مسئله برای آنها زیاد مشکل نیست و وقتی بزرگتر شوند خداوند ولی آنهاست که بهترین ولی و یاور است و من از این بابت غصه ای ندارم.
دیگر اینکه راضی نیستم برای من بیشتر از 40 روز عزا بگیرید. روز چهلم همگی را از عزا بیرون بیاورید و اصلاح محاسن کنید. شما اگر می خواهید احترامی برای من قائل شوید سعی کنید که معصیت خدا را نکنید. این بهترین بزرگداشت و لطف و احترام است.
دیگر از تو مادر زن عزیزم تو که همچون مادری مهربان در طول این مدت برای من و فرزندانم بودی تو که محبتهای بی شائبه ات را هرگز فراموش نمی کنم. خداوند انشاء ا... از شما راضی باشد و اجری عظیم به شما عنایت کند، انشاء الله. من همیشه در پیش شما و همسر گرامیم شرمنده بودم چون نتوانستم زندگی راحتی برایش فراهم کنم اما امیدوارم خداوند در آن دنیا که نعمتهای جاویدان و حقیقی در آنجاست جبران بنماید و همه ما را در پای جود و کرمش بهره مند سازد، انشاء الله. دیگر از همه شما مردم حلالیت می طلبم و از همه عزیزان دوستان و آشنایان تمنای بخشش و امید عفو دارم. از همه کسانی که دینی به گردنم دارند حلالیت می طلبم. به خاطر خدا بر من ندیده بگیرید. خداوند انشاء ا... در آن دنیا بهتان بدهد. مبالغی پول بدهکارم که همسرم در جریان است. مبلغ پنج هزار تومان بابت سهم دیوار به آقای میر شکار و نزدیک به همین مقدار هم بابت خسارت دیوار به آقای سید کاظم امامی و دیگر خاطرم نیست ولی اعلام می کنم هرکس طلبی از بنده دارد که فراموش کرده ام بپردازم بیاید بگیرد و یا حلال کند و حقیر را زیر دین نگذارید. 50 هزار تومان هم به حساب شهرداری بریزید. در آخر وصیت می کنم همه را به تقوا و پرهیزگاری چیزی که خود از داشتن آن محروم بودم و حال حسرت می خورم.
اما سخنی چند با همرزمان:
سلام بر شما مجاهدان و صف شکنان توحید، درود خداوند و پیامبر و ائمه معصومین بر شما باد.
شما که یاور دین خدا هستید. شما که دست از دنیا شسته اید و حیات باقی را بر زندگی فانی ترجیح دادید. شما که بدون هیچ توقع و چشم داشتی در میدانهای جنگ با کفار بعثی پیکار می کنید.
شما از وارثان خون امام حسین(ع) و شهیدان کربلای ایران هستید، ما هم به خواست خدا چون دیگر یاران بار سفر بسته ایم و انشاءا... به نزد دوست خواهیم رفت. اما شما می مانید و شما هستید که وارث خون شهیدان می باشید. پس چند وصیت از من بشنوید و انشاءا... به کار بندید.
تقوا، تقوا را سرلوحه امور قرار دهید که تا همچون من ذلیل و بدبخت در حسرت آن جان ندهید. هیچ سرمایه ای در عالم باقی جز تقوا و پرهیز از گناه، سرانجام آن متصف به صفات الهی و انسان شدن و از صفات رذیله و حیوانی به کار شما نیاید.
امام، امام را تنها نگذارید این وارث و فرزند امام حسین(ع) و مصلح بشریت قرن بیستم. ما زندگی مان را، انسانیت مان را، افتخار شهادتمان را مدیون امام هستیم. او بود که به ما درس انسانیت داد. او بود که دین جد بزرگوارش را زنده کرد. او بود که راه را از چاه بازشناساند. او بود که به ما عزت داد، آبرو و حیثیت داد، شرف داد، درس مردانگی و آزاد زیستن و رهایی از بند شیاطین و طاغوت داد و غرائز داد. همیشه گوش به فرمان او باشید.
تنها هوشیاری شما آنست که می تواند کینه حسودان و دشمنان را خنثی نماید. تعجبی ندارد که عالمی حتی مرجعی از روی حسادت در برابرش قد علم کند. شیطان تمام نیرویش را سوی این هدف مصرف می کند.
اگر عالِمی را بفریبد عالَمی را گمراه ساخته است. فقط هشیاری شماست که میدان رشد به آن جز در فساد را ندهد. همچنین بعد از حضرت امام هرکس را که مجلس خبرگان به عنوان ولی فقیه معرفی بکند.
وحدت، وحدت را فراموش نکنید. وحدت تنها سلاحی بود که ما علیه شاه داشتیم. اکنون علیه عراق و اهریمن داریم. دشمن سرمایه گذاری کلانی برای از بین بردن این سلاح کرده و می کند. فقط باید همگی مواظب بود، در صحنه بود، مراقب اوضاع و احوال بود و توطئه ها را در نطفه خنثی کرد. همیشه این جمله را داشته باشید که؛« انقلاب ایران مفت به دست نیامده است که اکنون هم مفت از دست برود بلکه بهای سنگینی برای آن پرداخت شده است.»
جنگ، همیشه سنگر جنگ را گرم نگه دارید که حیثیت و شرف ما در گرو آن است. اگر خدای ناکرده سستی و غفلت کرده و دشمن را در لحظاتی که خسته و فرتوت کرده اید، رها بسازید خیانت عظیمی به خون شهیدان روا داشته اید. مرگ حق است و در هر صورت خواهد آمد پس چرا با ذلت و خواری باشد. چه بهتر که با شرف و افتخار باشد . اما سخن آخر اینکه تاریخ بهترین شاهد گواه بر شکست ملتهایی است که راه را از چاه باز نشناختند و در دودلی و تردید حیران ماندند و رهبر و دلسوز خود را نشناختند. خدایا خدایا تا انقلاب مهدی از نهضت خمینی محافظت بفرما. مهدی زندی نی